{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی کار کردن، زحمت در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی کار کردن، زحمت کشیدن، مشقت، رنج زحمتکش, معنی کار کردن، زحمت کشیدن، مشقت، رنج زحمتکش, معنی lاc lcbj، xpkت ladbj، karت، cj[ xpkتla, معنی اصطلاح کار کردن، زحمت کشیدن، مشقت، رنج زحمتکش, معادل کار کردن، زحمت کشیدن، مشقت، رنج زحمتکش, کار کردن، زحمت کشیدن، مشقت، رنج زحمتکش چی میشه؟, کار کردن، زحمت کشیدن، مشقت، رنج زحمتکش یعنی چی؟, کار کردن، زحمت کشیدن، مشقت، رنج زحمتکش synonym, کار کردن، زحمت کشیدن، مشقت، رنج زحمتکش definition,
معنی undecorated, ترجمه undecorated به فارسی, معنی catalyst, ترجمه catalyst به فارسی, معنی hygroscopicity, معنی جامعه آماری, ترجمه جامعه آماری به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی